یک روزنامهنگار معروف اسرائیلی به نام بن کاسبیت دیروز دست به انتشار اعترافاتی از داخل الیت مقامات صهیونیستی زد که تداعیکننده بسیاری از نمونههای مشابه در جهان و خصوصاً در داخل کشور خودمان بود. البته ما هم فقط در بین یک الیت خاص در کشورمان این نمونهها را داریم و عمومیت نداشته و برخلاف آن آقازادههای بیشماری داریم که پرچم دفاع از کشور و نظام را یا در میدانهای نبرد در دست دارند یا حتی در کنار پدرانشان به شهادت میرسند یا پیش از پدرانشان در دفاع از حرم و ارزشها و کشور جانشان را ایثار کردهاند. نمونههای درخشان آن را در بین سرداران شهید در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، همگی شاهد بودیم. بن کاسبیت میگوید به شکل اتفاقی متوجه شدم که فرزند اسموتریش وزیر افراطی کابینه نتانیاهو به جنگ نرفته است، در حالی که اسموتریش در کنار بن غفیر (یهودی عراقیالاصل و بسیار کینهتوز) یکی از ارکان اصلی نسل کشی در قتل دسته جمعی مردم غزه با گرسنگی دادن آنها هستند و شرط باقی ماندن خود در ائتلاف حکومتی نتانیاهو و جلوگیری از سقوط کابینه او را استمرار و شدت جنگ و نسلکشی و کوچ اجباری فلسطینیها از غزه و تمامی فلسطین میدانند و با هرگونه مذاکره برای پایان جنگ در غزه به شدت مخالفند. فرزند اسموتریش با بررسیهایی که بن کاسبیت انجام داده معلوم میشود به دلایل پزشکی خود را از رفتن به جنگ معاف کرده است! وقتی در داخل رژیم، ارتش با بحران و کمبود نیرو برای جنگ نسلکشی در غزه مواجه است، همه تلاشها برای فراخوان ۲۰هزار کمبود نیرو به نتیجه نمیرسد و فرزند اسموتریش در یک یگان شیک به نام چتربازان ۸۹۰ ثبت نام میکند و برای دوره فرماندهی گروهان وارد میشود ولی قبل از آغاز دوره انصراف میدهد و به یگان۸۹۰ بازگشته و از حضور در گردان هم انصراف داده و با یک گواهی پزشکی مشکوک، معافیت خود را اعلام میکند. فرزند دوم اسموتریش که در مدارس دینی درس میخواند، در سن ۲۶سالگی فقط یک دوره محدود آموزشی خواهد داشت و به سربازی نمیرود. بن کاسبیت مسئله را دنبال میکند و در بررسیهایش که منتشر کرده، معلوم میشود فقط یک نفر از اعضای کابینه جنگافروز نتانیاهو سربازی رفته است. پسر نتانیاهو نه تنها وارد جنگ نشده، بلکه در نیویورک مشغول همان کارهایی است که برخی آقازادههای خودمان میکنند. البته همانند برخی نمونهها، در کنار مادرش سارا، در امور حکومتی هم دخالت داشته و بخشی از اتهامات پرونده قضایی پدرش، به او و مادرش هم در امور رشوهگیری مربوط میشود. فرزند بن غفیر به نام شوبال که اوضاع را بسیار رسوا دیده، به تازگی برای رفتن به ارتش ثبت نام کرده که شاید در مسیر فرزند اسموتریش به معافیت پزشکی ختم شود. در امریکا، ترامپ وقتی به عربستان در سالهای گذشته سفر کرد، از ابزار دخترش برای به اغما بردن سران و مقامات استفاده کرد و قراردادهای بزرگی را برای مجموعه خانوادگی کسب کرد و بسیار مؤثر واقع شد و شاید از غارت چند تریلیونی اخیر هم از سران عربی، به عنوان پس لرزههای همان نمایش بتوان نام برد. رؤسای جمهوری امریکا و آقازادههای آنان، از جمله بایدن یا معاون رئیسجمهور در دوره بوش، دیک چنی و شرکت پوشش نفتی برای کارهای اطلاعاتی علیه ایران در امارات و الیت حاکمیتی در دو حزب دموکرات و جمهوری خواه، لیست بلندی از این گونه رانتها فراوان است. کارکرد آقازادگی و نمونههایش را در کشورهای پیرامون خودمان هم تا مرز ملامتآوری میتوان برشماری کرد ولی امروز این کارکرد فقط برای ویژهخواری نیست، بلکه مدلی برای حفظ قدرت و استمرار حکومتهای فاسد و دیکتاتوریهاست و این آقازادهها برای منصوب شدن در ارکان قدرت برنامهریزی میشوند. شایستگی داشته باشد یا نه، چندان فرقی نمیکند، مهم حفظ و استمرار قدرت است. یکی از قلههای درخشان آقازادگی به معنی واقعی و طلایی آن، سید حسن نصرالله است که همراه با بسیاری از مقامات حزبالله لبنان، فرزندشان در دفاع از ملت و کشورشان و پیش از خودشان شهید شده و ایثار و خدمت را معنا بخشیدند.